سرای خاموشان

سخن عشق و حقیقت از مجرای جان عارفان جهان

آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی

آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش می کوشی
باقی همه رایگان نیرزد، هشدار
تا عمر گران مایه بدان نفروشی


خیّام

۱

ای دوست دل از جفای دشمن درکش

ای دوست دل از جفای دشمن درکش
با روی نکو شراب روشن درکش
با اهل هنر گوی گریبان بگشای
وز نااهلان تمام دامن درکش


حافظ

۱

تا هشیاری به طعم مستی نرسی

تا هشیاری به طعم مستی نرسی
تا تن ندهی به جان پرستی نرسی
تا در غم عشق دوست چون آتش و آب
از خود نشوی نیست به هستی نرسی


مولانا

۱

می رو، تو مترس، تا به جایی برسی

خواهی که به عقبی به بقایی برسی
باید که به دنیا به فنایی برسی
هر چند که راه بر سر آدمی است
می رو، تو مترس، تا به جایی برسی


عطّار

۰

از حرف تو

هر کسی با هر کسی از حرف تو در گفتگوست
او که گوید هم ز درگاه خموشانم تویی


حلمی

۰

مقصود از وجود عالم

مقصود از وجود عالم ملاقات دو دوست بود که روی در هم نهند جهت خدا و دور از هوا.


شمس تبریزی

۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان