چهارشنبه ۲۷ دی ۹۶
از کفر سر زلف وی ایمان می ریخت
وز نوش لبش چشمۀ حیوان می ریخت
چون کبک خرامنده به صد رعنایی
می رفت و ز خاک قدمش جان می ریخت
ابوسعید ابوالخیر
از کفر سر زلف وی ایمان می ریخت
وز نوش لبش چشمۀ حیوان می ریخت
چون کبک خرامنده به صد رعنایی
می رفت و ز خاک قدمش جان می ریخت
ابوسعید ابوالخیر
نردیست جهان که بردنش باختن است
نرّادی او به نقش کم ساختن است
دنیا به مثل چو کعبتین نرد است
برداشتنش برای انداختن است
ابوسعید ابوالخیر